۱۳۹۶ تیر ۳۰, جمعه

زندگی مسیحی چیست؟



محور اصلی زندگی مسیحی چیست؟ محور اصلی در یک زندگی مسیحی شناخت خدا، پسرش عیسی مسیح و آوردن ثمرات می باشد. عیسی در انجیل یوحنا گفت:
یوحنا 14: 16
 
«شما مرا برنگزيديد، بلكه من شما را برگزيدم و شما را مقرّر كردم تا شما برويد و ميوه آوريد و ميوه شما بماند تا هر چه از پدر به اسم من طلب كنيد به شما عطا كند.
همچنین پولس در رومیان 7: 4 گفت:
 «بنابراين، اي برادرانِ من، شما نيز بوساطت جسد مسيح براي شريعت مرده شديد تا خود را به ديگري پيونديد، يعني با او كه از مردگان برخاست، تا بجهت خدا ثمر آوريم.»
عیسی در مثال برزگر درباره چهار نوع از افراد سخن می گوید که کلام خدا را می شنوند. در دسته دوم و سوم کسانی بودند که بی ثمر ماندند در حالی که آخرین گروه کسانی بودند که «كلام را شنيده، آن را مي فهمد و بارآور شده، بعضي صد و بعضي شصت و بعضي سي ثمر مي آورد.» (متی 13: 23).
پس بنابراین چیزی که خدا برای مسیحیان درنظر داشت این نبود که فقط ایمان آورند، هیچ تغییری نکنند و همان درختی باشند و همان ثمری را بدهند که قبلاً می دادند. مثمر ثمر بودن ما برای خدا اهمیت دارد. بگذارید تکرار کنم: خواست خدا این نیست که شما تنها در جریان زندگی به روان باشید. خدا شما را مخلوقی یکتا خلق نمود، به شما عطیه داد. بله خود خود شما. و به شما مأموریتی داد: تا بروید و ثمر آورید. کمی جلوتر می بینیم که ثمر آوردن چگونه است، اما این را به خاطر داشته باشید. خدا به تک تک فرزندانش عطیه داده است. خدا از جوانترین تا مسن ترین، از فقیرترین تا ثروتمندترین و از بی سواد تا باسوادترین فرزندانش را بطور منحصر به فردی عطیه داده است و می خواهد که آنها ثمر بسیار آورند. خداوند باز در یوحنا باب 15 گفت:
یوحنا 15: 8
 «جلال پدر من آشكارا مي‌شود به اين كه ميوه بسيار بياوريد و شاگرد من بشويد.»
و یوحنا 15: 1-2
 «من تاك حقيقي هستم و پدر من باغبان است. … هر چه ميوه آرد آن را پاك مي‌كند تا بيشتر ميوه آورد.»
وقتی فرزندان ثمر می آورند، پدر وجد می کند. می بینیم که او از آنهایی که ثمر آورند بطور ویژه ای مراقبت کرده و آنها را پاک می سازد تا بیشتر ثمر آورند! پدر تنها نمی خواهد که در تاک شاخه داشته باشد … بلکه می خواهد که شاخه هایی بسیار پرثمر داشته باشد. شاخه هایی که تا بالاترین حد ظرفیت خود ثمر می آورند. امروزه بسیاری از مسیحیان بی حرکت در گوشه ای نشسته اند و منتظرند تا شخص دیگری، یک «حرفه ای» بیاید و»نقش آنها را بازی کند» زیرا آنها می گویند که ما «حرفه ای» نیستیم. اما پطرس و دیگران (که اکثراً ماهیگیر بودند) در قرن اول نیز در این مورد «حرفه ای» نبودند. آنها فارق التحصیل از هیچ مدرسه مذهبی نبودند و احتیاجی هم به چنین چیزی نداشتند! تنها مدرکی که داشتند در ماهیگیری بود! افراد دیگری نیز هستند که با اینکه ایمان آورده اند اما تغییر مشهودی در زندگی شان صورت نگرفته است. اصلاً زندگی مسیحی بدون تغییر و بدون ثمر کاملاً ضد و نقیض است. با این گفته نیز منظورم این نیست که مسیحیان پرحرارت که برای خدا و کلامش غیورند، مرتکب خطا نمی شوند. آنها نیز خطا می کنند! اما مسیحیان پرشور صدای اکثریت را نادیده می گیرند که می گوید «هم رنگ جماعت شو … دیگر کلیسا رفتن، روی صندلی های کلیسا نشستند، سرود خواندن، گوش کردن به موعظه و سپس به خانه آمدن و فراموش کردن همه چیز تا یکشنبه دیگر کافی است». مسیحیان پرشور به این گفته تن در نمی دهند و به کم قانع نمی شوند. دید آنها به خداست و می خواهند که در او رشد کنند. می خواهند به او و پسرش نزدیک و نزدیک تر شوند. می خواهند تا حد امکان مسیح را در زندگی شان نشان دهند. مسیحیان پرشور اشتیاق ثمر آوردن و رویای مسیح را دارند. و خبر این است که خدا می خواهد شما نیز یکی از آنها باشید. می خواهد شما نیز یک مسیحی پرحرارت باشید. و یا به بیان دیگر، می خواهد یک مسیحی باشید که مشتاق خداست. یک مسیحی گرم و نه ولرم (مکاشفه 3: 15). می خواهد مسیحی ای باشید که شکوفه داده و تا بیشترین حد ممکن ثمر آورد. این محور اصلی زندگی مسیحی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر