دفن عیسی
چون شب فرارسید،
مردی به نام یوسف که ازشاگردان عیسی بود، نزد پیلاطس رفته و جسد مسیح را تحویل گرفت.
وی جسد را در کتانی پیچید، دفن کرده و بر روی قبر، سنگی نهاد. کاهنان نزد فرمانده رفته
و خواستند از قبر عیسی نگهبانی شود. چرا که عیسی گفته بود: که من پس از سه روز بر میخیزم
. کاهنان از ترس اینکه شاگردان عیسی جسد وی را بدزدند، خواستار محافظت شدید قبر عیسی
شدند... اما با این حال، عیسی برخاست. روز شنبه وقتی مریم مجدلیه و مریم، مادر عیسی
و یعقوب، برای دیدن قبر وی رفتند، ناگهان زلزله ی شدیدی به وقوع پیوست. و فرشته ای از
آسمان پائین آمده، و سنگ را به کناری زد.
و به آنان گفت من میدانم که شما در طلب عیسای مصلوب آمده اید. او همانگونه که گفته
بود برخاسته است. شتاب کنید و به شاگردانش خبر دهیدکه او را در جلیل خواهید یافت. و
در راه بودند که عیسی خود بر ایشان ظاهر گشته و گفت: مترسید، بروید به برادرانم بگویید
مرا در جلیل خواهند دید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر