چه زیباست که خداوند به ما توان سخن گفتن را داده و چه شگفت انگیز است که با زبان خود می توانیم او را بستاییم و دیگران را به زندگی دلگرم و امیدوار کنیم. زبان ما تواناییهای بسیار دارد و ما می توانیم از این توانایی ها برای پیشبرد پادشاهی خدا و صید جانهای خسته استفاده کنیم. حتماً خیلی شاهد این بوده ایم که انسان هایی با زبان خویش صلح و آشتی را به پا داشته اند و امید به زندگی را موجب شده اند و نیز سازندۀ چیزهای نیکو بوده اند که از زبان و سخن گفتن آغاز گردید.
همچنین برعکس آن کسانیکه با زبان خود خرابیهای بسیار به بار آورده اند و جنگ افروزان خطرناکی بوده اند را می شناسیم.امروز هم مانند ایشان کم نیست.
این که من به عنوان مسیحی چه می گویم مهم است. به جاست که در مواقع خشم و حسادت و هر احساسی زبان خود را نگاه داریم و از سخن گفتن بپرهیزیم.
هر گاه خشمگین می شویم به جای خلوتی رفته سرودهای شکرگزاری بخوانیم و با خداوند سخن بگوییم و احساسات خود را به او عرضه نموده از او کمک بخواهیم.
مهم نیست دیگران چه می گویند ، به جای اینکه از شنیدن تهمت، غیبت و چیزهای منفی ای که در مورد خودمان گفته شده غمگین و عصبانی شویم و در صدد پاسخ برآییم به خود بگوییم : کسی که چنین چیزهایی گفته باید ناراحت و غمگین باشد نه من، اما من باید مراقب زبان خود باشم.
آنچه می گوییم می تواند نتایج نیکو به بار آورد و یا فاجعه آمیز باشد ، پس به جاست که به عنوان فرزندان خدا مانند پدر پر از محبتمان سخن بگوییم.
و از این نعمت الهی برای بشارت انجیل مسیح استفاده کنیم و جان های خسته را با پیغام پادشاهی خداوند التیام ببخشیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر