مهمترین و تنهاترین دقت و تمرکزمان در ارتباط با خدا چیست؟
برکات بی نظیر او در
زندگیمان؟ یا شانس و فرصتی که در اختیارمان قرار داده؟ یا شاید به خاطر
هدایای شگفت انگیزش؟ و یا راه و رسم درست زندگی؟
.... تمام اینها مهم هستند و
باید به دنبال آنها بود، اما هنوز به مهمترین نرسیدیم!
اما مهمترین چیست؟ اینکه
همین الان، همین لحظه! باید در عمق وجود، تشنه ی خدا بود و او را فریاد زد، باید
به انتهای عمق در رابطه با او رسید و او را با دل جست و جو کرد؛
"
تو راه حیات را به من نشان خواهی داد. حضور تو مرا از شادی لبریز می کند و بودن در
کنار تو به من لذتی جاودان می بخشد
" ( مزمور 16 : 11 )
" ( مزمور 16 : 11 )
تمرکزکردن بسیار ساده است، ساده
تر از آنچه که حتی فکرش را بکنیم، آنقدر ساده که حتی ممکن است از دستش
بدهیم. تمرکز فقط خداست. تنها او. عطشی قلبی و ایجاد رابطه ای عمیق
وعاشقانه با او.
اما سؤال اینجاست که چگونه
می توانیم چنین رابطه ای با او داشته باشیم ؟ و پاسخ این است : با تمرکز روی خدا،
وقت گذراندن با او، با فروتنی و فرمانبرداری او و با حضور در پیشگاه تخت
قدرت و پادشاهی او. همین !
درست است، همه ما بعد از اینکه
قدرت خدا را ببینیم و هدایای شگفت انگیزش را دریافت کنیم، با تمام قلب و وجودمان
او را فریاد می زنیم و این به خاطر رابطه ی عمیق و راستین ما با اوست و درست در
همین زمان است که او دستی که به سویش روان شده خالی بازنمی گرداند و درهای رحمت و
برکتش به روی ما گشوده می شود. در این نقطه است که حضور خداوند با روح خود، چنان
ما را مقتدر می سازد تا به دنبال انجام آن خدمتی باشیم که به نام برای آن
خوانده شدیم. این قدرت عظیم به ما شجاعت و میلی سرشار می دهد تا به دنیا تمام
آنچه که از او دریافت کردیم، فریاد بزنیم و هر کجا که می رویم ازعشق و قدرت خدا سخن
بگوییم.
بله، نکته اینجاست؛ ما
باید تمرکزمان بر این باشد که در سایه ی خداوند بمانیم و از آنجا به تمام کمال و
قدرتی که ناشی از فیض و رحمت اوست، دست یابیم.
نشستن زیر این سایه سخت نیست.
تنها کافیست در رابطه با او عمیق شویم، بدون ترس؛ نگرانی و سؤال. او خودش چنان
نگرش عمیقی می دهد که تمام علامت سؤال های ما پاک می شود .
اگر تا بحال صدای او را از نزدیک
نشینیده اید، متن زیر مکالمه ی مستقیم خدا با شماست :
خداوند می خواهد با ما سخن بگوید
:
فرزند عزیزم، اکنون می
خواهیم به فصل تازه ای وارد شویم. فصلی از عمیق تر شدن در حضور من. عمیق و
عمیق تر! نگران نباش دیگران درباره ات چه فکر می کنند. حتی نگران نباش دوروبرت چه
می گذرد. با تمام قلبت به حضور من بیا و خودت را در من گم کن و از خودت رها
شو! دیگران به تو نگاه خواهند کرد، قضاوت خواهی شد، آزار خواهی دید. آنها می
بینند که تو خودت را کامل به من سپردی و قلبت نزد من است و این برای آنها خوشایند
نیست. تو با من باش و بگذار آنها تشنه ی راحتی تو در من باشند. بگذار آنها هم عطش
حضور در من را داشته باشند. تنها بگذار آنها ببینند و تشنه باشند. تو دنیا را با
تمام نگرانی ها و ترس هایش رها کن و به آغوش گرم من بیا. به هیچ چیز لازم نیست فکر
کنی. فرزندم، من تو را می خواهم و به تو نیاز دارم و می خواهم فکر،قلب و روح تو با
من باشد. خوب است بدانی من هم برای حضور تو تشنه ام.
مگر نمی بینی؟! مگر نمی بینی
برایت چه می کنم؟ کمی عمیق تر برو تا حضور مرا درونت حس کنی و صدایم را
بشنوی... زمان حضور من، همین الآن است !
حالا وقتشه !
ما باید به دنبال حضور خدا باشیم
و عمق این دریای بی کران را جستجو کنیم. باید به این درک برسیم که مسیح کیست؟ و
بدون توجه به اطرافمان، خود را کامل تسلیم او کنیم. نترسیم و مطمئن باشیم که
در او هستیم. اگر با اراده ی خود هرچه که از آن اوست تسلیمش کنیم، دوستی و ارتباطمان
با او صمیمی تر
می شود و این از آغاز بودن در
حضور خداست که قدم برای انجام رسالت واقعی ماست.
هم اکنون زمانش فرا رسیده، باید
دست به کار شویم، باید در جستجوی حضور خدا باشیم، خودمان را در آغوش او رها کنیم و
زندگیمان را به دستان او بدهیم. نباید به هیچ چیز یا هیچ کس اجازه دهیم مانع شود و
می بایست در این راه
مطیع اراده ی او باشیم و خواسته اش را به جا آوریم.
آیا می خواهید به عمق رابطه با
او بروید؟
تحت فشار هستید؟ آیا به اعماق
اقیانوس بی پایان او پریدید؟ وقت آن هم اکنون است، بیایید تا همه چیزمان را به او
که عاشق ابدیست تقدیم کنیم. او که رهبر صلح و صفاست، او که شکوه جهان است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر