۱۳۹۴ بهمن ۲۴, شنبه

این که عیسی بره خدا است به چه معناست؟



وقتی که عیسی در یوحنا ۱: ۲۹ و یوحنا ۳۶:۱، بره ی خداوند خوانده می شود، این واژه به او به عنوان قربانی کامل و نهایی برای گناه معطوف شده است. به منظور درک کردن اینکه مسیح که بود وچه کرد، ما باید از عهد عتیق آغازکنیم، که در بر دارنده ی نبوت ها در مورد آمدن مسیح به عنوان یک "قربانی گناه" است (اشعیا ۱۰:۵۳) .در حقیقت، کّل نظام قربانی کردن در عهد عتیق، به عنوان نمایانگری از آمدن عیسی مسیح توسط خداوند بنیان نهاده شد. مسیح قربانی بی‌ عیبیست که خداوند برای کفّاره گناهان مردمانش فراهم می کرد(رومیان ۳:۸ ؛ عبرانیان ۱۰). قربانی کردن بره ها نقش بسیار مهمی در زندگی دینی یهودیان و نظام قربانی سازی بازی می کرد. وقتی یحیی به عیسی مسیح به عنوان " برۀ خدا که گناه جهان را بر می دارد" (یوحنا ۲۹:۱ ) اشاره کرد، یهودیانی که این را شنیدند، احتمالا فورا به فکر یکی‌ از چندین قربانی مهم افتاده اند. چون عید فصح بسیار نزدیک بود، اولین فکر احتمالا درباره ی بره ی قربانی عید فصح بوده است. جشن عید فصح یکی از تعطیلات اصلی یهودیان و جشنی به یاد نجات بنی اسرائیل توسط خدا از اسارت در مصر بود. در واقع، ذبح کردن بره ی فصح و اعمال خون آن به چهارچوب خانه ها (خروج ۱۳:۱۲-۱۱ )، تصویری زیبا ازکارمسیح بر روی صلیب به کفاره ی گناهان است. انسان هایی که او برای آن‌ها جان داد، توسط خون او تحت پوشش و حفاظت از فرشته (معنوی) مرگ قرار دارند.قربانی مهم دیگر، بره ی قربانی روزانه در معبد در اورشلیم بود. هر روز صبح و شب، یک بره در معبد برای گناهان مردم قربانی می‌شد (خروج ۲۹: ۴۲-۳۸). این قربانی های روزانه، مثل بقیه ی آنها، به سادگی برای به جلب نظر مردم نسبت به فداکاری کامل مسیح بر روی صلیب بود. در واقع، زمان مرگ عیسی مسیح بر روی صلیب مطابق با زمانی است که قربانی بعداز ظهر در معبد ذبح می شد. یهودیان در آن مقطع همچنین می بایست با انبیاء عهد عتیق ارمیا و اشعیا آشنا می بودند، که پیشگویی آمدن کسی که را که "مانند یک بره او را به کشتارگاه بردند" (ارمیا ۱۹:۱۱، اشعیا ۵۳: ۷) کرده بودند. وکسی که رنج و فداکاری او، رستگاری را برای اسرائیل به ارمغان می آورد. البته، آن شخص هیچ کس دیگری غیر از عیسی مسیح، "بره ی خدا" نبود.در حالی که امروزه ایده ی نظام قربانی کردن ممکن است به نظر ما عجیب برسد، مفهوم پرداخت و یا جبران هنوز هم برای ما به راحتی قابل درک است. ما می دانیم که مزد گناه مرگ است (رومیان ۶ : ۲۳) و گناه ما را از خدا جدا می سازد. ما همچنین می دانیم کتاب مقدس به ما می آموزد که ما همه گناهکاریم و هیچ یک از ما در برابر خدا عادل نیست(رومیان ۲۳:۳) . به علت گناه، ما از خدا جدا شده ایم، و درنزد او گناه کاریم. بنابراین، تنها امیدی که ما می توانیم داشته باشیم این است که خداوند راهی را برای ما برای آشتی با او فراهم کند، و این کاری است که او در ارسال پسرش عیسی مسیح برای جان دادن بر روی صلیب انجام داد. مسیح به کفاره گناه و برای پرداخت جریمه گناهان همه کسانی که به او اعتقاد دارند جان داد.از طریق مرگ او بر روی صلیب به عنوان قربانی کامل خدا برای گناه و قیام او پس از سه روز است که ما، اگر به او اعتقاد داریم، می توانیم زندگی ابدی داشته باشیم. این واقعیت که خود خدا قربانی فراهم کرده است که کفاره برای گناه ماست، بخشی از مژده با شکوه انجیل است که به وضوح در اول پطرس ۲۱:۱-۱۸ اعلام شده است: "زیرا می‌دانید از شیوۀ زندگی باطلی که از پدرانتان به ارث برده بودید، بازخرید شده‌اید، نه به چیزهای فانی چون سیم و زر، بلکه به خون گرانبهای مسیح، آن برۀ بی‌عیب و بی‌نقص که پیش از آفرینش جهان مقدّر گشت، امّا در این زمانهای آخر برای شما ظهور کرد. شما به‌واسطۀ او به خدا ایمان آورده‌اید، به خدایی که او را از مردگان برخیزانید و جلال بخشید، بدانسان که ایمان و امیدتان بر خداست .



عيسي كيست؟

عيسي ناصري براي شما كيست؟زندگي شما در اين دنيا و در ابديت بستگي به پاسخ شما به اين پرسش دارد.
به نظر شما او كيست......
 برجسته‌ترين شخص در تمام ادوار؟
بزرگترين رهبر؟
بزرگترين استاد؟
كسي كه نيكوترين كارها را براي بشريت انجام داد؟
كسي كه مقدسترين زندگي را كه هيچ كس هرگز نزيسته بود زيست؟

امروزه به هر كجاي دنيا كه برويد, با پيروان هر مذهبي كه صحبت نماييد, صرف‌نظر از اينكه چقدر نسبت به مذهب خويش متعهد مي باشند، اگر چيزي درباره تاريخ بدانند، بايد بپذيرند كه هرگز كسي مانند عيساي ناصري وجود نداشته است.
عيسي مسير تاريخ را تغيير داد. حتي تاريخ روزنامه صبحي كه در دست داريد گواه بر اين اصل مي‌باشد كه عيساي ناصري 2000 سال پيش بر روي زمين مي‌زيستيعني قبل از مسيح و( A.D) Anno Domini يعني سالهاي خداوند.


پيشگويي ظهور عيسي

صدها سال قبل از تولد عيسي،كتب مقدسه نبوت انبياي اسرائيل را در مورد ظهور وي به ثبت رسانيدند. عهد عتيق كه به وسيله اشخاص بسياري در طي مدت 1500 سال نگاشته شده است, شامل 300 نبوت در مورد آمدن وي مي‌باشد. تمامي اين جزئيات و همچنين تولد معجزه آسا, زندگي عاري از گناه, معجزات بسيار, مرگ و قيام او تماماً به واقعيت پيوستند. زندگي‌اي كه عيسي زيست, معجزاتي كه او كرد, سخناني كه او گفت, مرگش بر روي صليب, قيام او, عروج او به آسمان، همه اين اصل را بيان مي‌كنند كه او تنها يك انسان نبود, بلكه بيش از يك انسان بود. عيسي اعلام نمود كه "من و پدر يك هستيم، هيچ كس نزد پدر جز به وسيله من نمي‌آيد". (يوحنا 6:14 )




زندگي و پيام او موجب تغيير مي‌گردد

هر گاه به زندگي و تاثير عيساي ناصري از ديد تاريخ نظري بيفكنيد،مشاهده خواهيد نمود كه حضور او و پيامش همواره در زندگي مردم واقوام باعث تغييرات بزرگي گرديده‌اند. هر جا كه تعاليم او تاثير خودرا بر جاي گذاشته، تقدس ازدواج، حقوق زنان، حق راي، تاسيس مدارس و دانشگاهها جهت تحصيلات عاليه, وضع قوانين براي محافظت از كودكان، برچيده شدن برده‌داري و هزاران تغيير مفيد ديگر به زندگي‌هاي شخصي نيز به گونه‌اي برجسته تغيير يافته است. براي مثال، " ليوو والاس " يك ژنرال مشهور و نابغه در ادبيات، به عنوان يك ملحد شناخته شده بود. براي مدت دو سال، آقاي "والاس" مشغول مطالعه در برجسته‌ترين كتابخانه‌هاي اروپا و آمريكا بود. او در جستجوي اطلاعاتي بود تا به وسيله آنها مسيحيت را براي هميشه نابود سازد. هنگام نگارش دومين فصل كتابي كه او بدين منظور مي‌نوشت، گريه‌كنان در حالي كه زانو زده بود فرياد بر آورد : " عيسي ، اي خداي من و اي خداوند من" و اينچنين مسيح را يافت. با چنين مدرك محكم و غير قابل بحثي او ديگر نمي‌توانست خداوندي و پسر خدا بودن عيسي را انكار كند. بعدها " ليو والاس" كتاب "بنهور" كه يكي از بزرگترين رمانهاي قرن به زبان انگليسي است و داستان آن در دوران زيست مسيح اتفاق افتاده را به رشته تحرير درآورد. همينطور "سي.اس.لوئيس"، پروفسور دانشگاه آكسفورد انگلستان كه از عرفاي منكر وجود خدا بود و سالهاي متمادي الوهيت مسيح را انكار مي‌كرد نيز در صداقتي عقلاني پس از مطالعه عميق و گسترده براي يافتن دلايلي جهت اثبات الوهيت مسيح، پذيرفت كه عيسي همان خدا و منجي است.



بنيانگزار قيام كرده

عيساي ناصري بر روي صليب مصلوب شد، در قبري قرض شده دفن و در روز سوم از مردگان قيام نمود. مسيحيت در اين خصوص بينظير است.
هر گونه بحث در مورد اعتبار مسيحيت بستگي به اثبات قيام عيساي ناصري دارد.
در طي قرون متوالي عالمان بزرگ تصميم گرفته‌اند كه قيام او را به اثبات برسانند. آنها ايمان آورده و اكنون نيز ايمان دارند كه عيسي زنده است.
"
سايمون گرينليف" متصدي حقوقي ثبت در مدرسه قانون هاروارد پس از مطالعه و تفحص درباره واقعه قيام كه توسط نويسندگان اناجيل به دست ما رسيده است، به اين نتيجه ميرسد كه "غير ممكن است آنها بتوانند بر عقايد خود مبني بر قيام نكردن عيسي از مردگان اصرار نمايند. حقايق نقل شده در اناجيل اين را اثبات مي‌نمايد كه اگر آنها اين اصل را نميفهمند و به آن اطمينان ندارند پس ساير اصول را نيز نخواهند فهميد."

"جان سينگلتون " كه بعنوان يكي از مغزهاي حقوقي در تاريخ بريتانيا شناخته شده است چنين نظر مي‌دهد كه: "من بسيار خوب مي‌دانم كه مدرك و گواه چيست و اين را به شما ميگويم كه رويدادي مانند قيام هرگز قابل انكار نمي‌باشد".


دلايلي براي ايمان
قيام هسته مركزي ايمان يك مسيحي است. دلايل متعددي براي اين مسئله كه چرا كسي كه در مورد قيام مطالعه مي‌نمايد به واقعيت آن ايمان مي‌آورد، وجود دارد:
پيشگويي : اول،عيسي خود پيشگويي كرد كه مرده و قيام خواهد نمود و مرگ و قيام او همان گونه اتفاق افتاد كه وي پيشگويي كرده بود. ( لوقا 18: 31-33 )
 قبرخالی : دوم،قيام تنها پاسخ موجه براي قبر خالي اوست.  اين داستان كتاب‌مقدسي نمايانگر قبري است كه بدن مسيح را در آن گذاشته و به وسيله سنگي عظيم مسدود و در احاطه سربازان رومي قرار گرفته بوداگر كسي ادعا مي‌نمايد كه عيسي نمرده بلكه ضعيف شده بود، پس نگهبانان و سنگ مي‌توانستند از فرار او جلوگيري نمايند- يا از هرگونه كوششي توسط پيروان او جهت آزاد ساختنش ممانعت بعمل آورند.

دشمنان عيسي هم بدن او را بر نمي‌داشتند زيرا گمشدن بدن او تنها موجب تشويق ايمان پيروانش در مورد قيام او مي‌شد.
ملاقاتهاي شخصي: سوم، قيام تنها پاسخ براي ظهور عيسي مسيح به پيروانش مي‌باشد. پس از قيامش عيسي حداقل ده بار به آناني كه او را مي‌شناختند و به مردم بسياري مثلاً 500 نفر در يك بار ظاهر شد. خداوند ثابت كرد كه اين ظاهر شدنها توهم نيستند زيرا او با آنها غذا خورد ، حرف زد و آنان او را لمس كردند( اول يوحنا 1:1)

تولد كليسا: چهارم، قيام تنها پاسخ مستدل براي شروع كليساي مسيحي ميباشد. كليساي مسيحي بزرگترين بنيادي است كه تاكنون در تاريخ جهان به وجود آمده است. قسمت اعظم محتواي موعظه در اولين جلسه اين كليسا در مورد قيام بود. ( اعمال 2: 14-36 ) بدون شك، كليساي اوليه آگاه بود كه قيام مسيح پايه و اساس پيامش مي‌باشد. دشمنان عيسي در واكنش به ايجاد كليسا مي‌توانستند در صورت داشتن بدن مرده عيسي به سادگي با ارائه آن در هر زمان شاگردان را از موعظه به قيام باز دارند ولي هرگز اينچنين نشد زيرا او بالفعل از مردگان قيام كرده بود.



زندگيهاي تغيير يافته :پنجم، قيام تنها دليل منطقي براي پاسخ در مورد زندگيهاي تغيير يافته شاگردان است. آنها پيش از قيامش او را ترك كردند، پس از مرگش گرفتار ترس و ياس شده بودند. آنها انتظار نداشتند كه عيسي از مردگان قيام نمايد) .لوقا 24: 1-11)








بعدها پس از قيامش و تجربه آنها در روز پنطيكاست، همين مردان و زنان مايوس و بي هدف با قدرت مسيح قيام كرده ، تغيير يافته و در نام عيسي مسيح جهان را شورانيدند. بسياري زندگي خود را به خاطر ايمانشان از دست دادند، ديگران به طور وحشتناكي تحت جفايا قرار گرفتند. شجاعت آنها و رفتارشان به خاطر درك اين مسئله بود كه آنها مجرميت خود را ميدانستند يعني ايمان به واقعيت قيام عيسي مسيح و اين اصلي ارزشمند براي مردن محسوب مي‌گشت.
در طي 40 سال كار با پيروان عقل و منطق در دنياي دانشگاهي، كسي را نديده‌ام كه درباره اين واقعه عميقاً مطالعه نموده باشد و الوهيت و قيام عيسي ناصري برايش اثبات نشده باشد و نپذيرد كه او پسر خدا و مسيح موعود است.
كساني هم كه ايمان ندارند خودشان صادقانه مي‌گويند كه من وقتي را براي مطالعه كتا‌ب‌ مقدسي و حقايق تاريخي درباره مسيح نگذاشته‌ام





خدايي زنده
 به خاطر قيام عيسي، پيروان راستينش نه تنها به عنوان يك بنيانگزار مرده اخلاق به او نمي‌نگرند بلكه در رابطه‌اي زنده و شخصي با خداي زنده بسر مي‌برند. عيسي مسيح امروز زنده است و وفادارانه آناني را كه به او ايمان دارند و از او اطاعت مي‌نمايند بركت مي‌دهد.

در طي قرون متمادي بسياري عيسي مسيح و ارزش او را شناخته‌اند، و به جمع كساني كه جهان را تحت تاثير قرار داده‌اند، پيوسته‌اند. فيلسوف و فيزيكدان فرانسوي "بلزپاسكال" درباره احتياج انسان به مسيح چنين مي‌گويد: " در قلب هر انساني خلاءاي وجود دارد كه تنها خداوند به وسيله پسرش عيسي مسيح مي‌تواند آن را پر سازد . آيا شما مشتاق هستيد كه عيسي مسيح را به عنوان منجي زنده خود بشناسيد؟ همان گونه كه اين جمله نشان مي‌دهد، عيسي اشتياق فراوان دارد تا رابطه‌اي محبت‌آميز و شخصي را با شما آغاز نمايد. عيسي تمامي مقدمات لازم جهت اين كار را انجام داده است.

۱ نظر:

  1. بسیار مطالب جالب و خواندنی هستند، با تشکر از شما.

    پاسخحذف